در نسبت با دنیای معاصر نتوانسته ایم ساخت های معنوی را شکل دهیم.
در نشست علمی دیگری از سلسله نشست های حکمرانی معنوی، دکتر محمدرضا قائمی نیک به بیان دیدگاه خود در باب نقش معنویت در ساخت یافتگی جامعه پرداخت.
وی در ابتدا دو مقدمه در باب ساخت یافتن جامعه بیان نمود.
مقدمه اول بر اساس این سوال شکل گرفت که انسان چگونه می تواند از حیث فردی خود گذر کند و به حیات اجتماعی برسد. توضیح اینکه، اساسا انسانها به لحاظ فردی درگیر منویات نفسانی خود هستند و خود را بر دیگران مقدم می دارند. سوالی که در این فضا شکل می گیرد آن است که حیات اجتماعی چگونه شکل می گیرد و فرد به انسان های دیگر توجه می کند. در پاسخ این دیدگاه مطرح شده است که انسان بر اساس نیاز، و بالاجبار با انسان های دیگر تعامل می کند و قواعد اجتماعی را می پذیرد. این شکل از تنظیم گری روابط اجتماعی انسان را به معنویت نمی رساند، بلکه انسان می تواند نیازهای خود را بر اساس قرارداد با دیگران برآورده کند. البته مسئله ای که در باب قراردادهای اجتماعی مطرح می شود، لزوم تبعیت و پایبندی افراد به این قراردادها است و این قراردادهای اجتماعی به واسطه اخلاق و معنویت مورد تبعیت قرار می گیرند. در این تبیین، عامل اصلی پیوندهای اجتماعی نیازهای مادی است و اخلاق و معنویت ضمانت اجرایی این قراردادها است. در این نگاه، به معنویت کارکردی نگریسته می شود و کارکرد آن حفظ انسجام اجتماعی است؛ لذا به تبع تغییرات حیات اجتماعی محتوای این اخلاق و معنویت تغییر می کند. بر این اساس دین و معنویت در خدمت قراردادهای اجتماعی قرار می گیرد. با توجه به آنچه بیان شد، در دنیای غرب هیچ حیات اجتماعی فارغ از دین نداریم. حیات اجتماعی همواره با معنویت گره خورده است و انسان ها برای زندگی فرافردی نیازمند این هستند که امر اجتماعی را بر اساس اخلاق و دین قاعده مند کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی در مقدمه دوم اظهار داشت، در جهان اسلام و مشخصاً ایران، و در طی تحولاتی که به ویژه بعد از دوران غیبت کبری شکل گرفت، ما چون در ذیل نظام سلطانی قرار داشتیم، و نهاد دین و حوزه امکان تولی حکومت نداشته اند، و کارکردی که امروزه دین در نظام جمهوری اسلامی دارد را در طول تاریخ مشاهده نمی کنیم. بخش قابل توجهی از ادبیات دینی معنویت را در ساخت اجتماعی توضیح نداده اند (مقصود از ساخت اجتماعی روابط بین افراد نیست، بلکه واقعیتی به نام جامعه است که متشکل از افراد است، ولی حیث استقلالی خود را دارد)؛ لذا به دلیل نوع روابط ما، کمتر به ساخت ها توجه کرده ایم. مضافا، اگر ساخت های اجتماعیای مثل مسجد و هیئات و… متاثر از امر معنوی باشند، ولی در نسبت با دنیای معاصر نتوانسته ایم ساخت های معنوی شکل دهیم. ساخت های اجتماعی مدرن مثل دانشگاه، دولت، مدرسه، فضای مجازی و … ساخت های اجتماعی جدیدی هستند که نتوانسته ایم نسبت خود را با آنها مشخص کنیم.
بر اساس دیدگاه دکتر قائمی نیک، در این فضا معضلی بروز کرده است؛ درک کاملاً کارکردی و عمل گرا از دین و خلأ موجود در مقدمه دوم، باعث شده است که در نسبت معنویت و ساخت های اجتماعی جدید و خلأ مورد اشاره، شاهد شکل گیری و حضور معنویت نوظهور باشیم. از یک سو معنویت گره خورده با جهان سنت ارتباطی با ساختارهای جدید ندارد؛ چراکه معنویت در سنت به هیچ وجه کارکردی مشاهده نمی شده، بلکه دیگر امور بر اساس معنویت شکل می گرفته است.
از نگاه این عضو هیئت علمی دانشگاه، خلأ موجود با معنویت عمل گرا گره خورده است و ما را دچار سوء تفاهم هایی نموده است؛ مثل اینکه دین باید خود را با شرایط جدید تطبیق دهد و ما را با گسستی با دنیای سنت مواجه کرده است. در این شرایط معنویت سنتی ما رو به اضمحلال خواهد رفت؛ چراکه ساختارهای جدید همگی بر زندگی ما موثرند و آثار آن بر زندگی ما به خوبی دیده نشده است.
در پایان این نشست دکتر قائمی نیک به پرسش های مطرح شده در باب مباحث ارائه شده پاسخ داد.
گفتنی است این نشست که با مشارکت پژوهشکده مطالعات معنوی، اندیشکده معنویت مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و خبرگزاری رسا برگزار شد.