دومین نشست از سلسله نشست های «حکمرانی معنوی» با حضور حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی ذوعلم و حمیدرضا مظاهری سیف با موضوع «حکمرانی اخلاقی، جامعه معنوی» برگزار شد.

شکست در تحقق آرمانها نباید منجر به رها کردن آرمان ها شود
علی ذوعلم رئیس اندیشگاه بیانیه گام دوم در دومین نشست از سلسله نشست های حکمرانی معنوی که ۲۶ مرداد ماه در پژوهشکده مطالعات معنوی برگزار شد، ضمن اشاره به این که سرفصل اخلاق و معنویت یکی از موضوعات کلیدی در بیانیه گام دوم است، گفت: اخلاق هم مبدأ فاعلی برای حرکت مثبت و رو به رشد انسان است و هم غایت حرکت تکاملی انسان است. اخلاق هم انگیزه حرکت را می دهد و هم قله ای دارد که هدف حرکت تکاملی است.
حجت الاسلام علی ذوعلم گفت: حکمرانی و همچنین جامعه یا مادی گراست و بر اساس خودخواهی و دنیاطلبی شکل می گیرد و یا معنویت گرا است و مبتنی بر فطرت و در جهت اصلاح امور و خدمت به خلق استوار است.
جامعه در ابتدا باید قانونی بشود یعنی قانون گرایی اساس نظم عمومی و ساختارهای اجتماعی شود. سپس به مرحله اخلاقی میرسد. این مرحله چند قدم پیشتر از قانون گرایی در مراحل تکامل جامعه است. پس از اخلاقی شدن و برجسته شدن نقش اخلاق در روابط اجتماعی نوبت به مرحله جامعه معنوی می رسد. بر اساس ارزش های اخلاقی می توان جامعه را ارتقاء داد تا به جامعه معنوی تبدیل شود.
در جامعه معنوی مردم سه کارکرد دارند. نخست توجه به خدا و مراقبت از این که او شاهد و حاضر است. دوم، توجه به اینکه کارکرد درست به خود انسان باز می گردد. ان احسنتم احسنتم لانفسکم و ان اساءتم فلها. سوم، هر کس در هر نقشی که دارد، خود را موظف به اخلاق گستری بداند و تلاش کند اخلاق را در جامعه رواج دهد. این سه ویژگی در جامعه معنوی دیده می شود.
حکمرانی اما در ابتدا باید بر اساس قانون گرایی استحکام یابد. حکمرانی خوب در گام اول آن است که قانون در آن نقش تعیین کننده داشته باشد. سپس نوبت به تحقق حکمرانی اخلاقی می رسد. این یک قدم به جلو است. زمانی که کارگزاران فراتر از انجام وظایف قانونی با هدف خدمت به خلق و حل مسائل مردم مجاهدت می کنند، فراتر از قانون است. حکمرانی اخلاقی یعنی توجه حکمرانان به ظرفیت های فراتر از قانون نظیر حسن خلق، صداقت و… حکمرانی اخلاقی می تواند در عرصه های مختلف تربیتی، اقتصادی، انتخاباتی و … تحقق یابد.
حکمرانی معنوی معنا ندارد. حکمرانی نهایتا می تواند اخلاقی باشد. معنویت به درون و فطرت انسان مربوط می شود. حکمرانانی که معنوی هستند، اخلاقی رفتار می کنند و ارزش های اخلاقی در شیوه حکمرانی آنها پیداست.
نظام ما کاستی هایی در حکمرانی دارد، اما دستاوردهای ارزشمندی هم داشته است. موفقیت های نظام در اثر حکمرانی اخلاقی بوده است. البته هنوز به آرمان های مورد نظر نرسیده ایم ولی شکست در تحقق آرمان ها نباید منجر به رها کردن آرمان ها شود.